دانشمند کوچک۱(فراگیری روش تحقیق)
حنانه میخواهد بقهمد که چطوری میتواند یک دانشمند شود؟ همه دانشمند ها میکروسکوپ دارند؟ چطور میشود بدون میکروسکوپ دانشمند شد؟
دانشمند کوچک۲(نگاه محققانه)
آقای مربی کتاب را باز کرد و نقاشی داخل آن را نشان داد. حنانه با دقت به آن نگاه کرد. بعد به ترکیب رنگها، شکل برگها و یک عالمه چیزدیگر نگاه کردند. حنانه کمکم دارد دانشمندی کوچک و جستوجوگر میشود.
دانشمند کوچولو
«سپهر» فکر میکرد، اگر یک میکروسکوپ تهیه کند، آنوقت دانشمند میشود. او دربارة پاستور و اکتشافاتش شنیده بود و دوست داشت مانند او باشد.
آیا سپهر میتواند یک میکروسکوپ تهیه کند؟ سپهر چطوری میتواند یک دانشمند شود؟
دانشمند کوچولو ۲
«سپهر» یک تار مویش را میکَنَد و زیر میکروسکوپ میگذارد و نتایج کارش را برای آقای مربی توضیح میدهد. همچنین او از آقای مربی درباره دانشمندان طول تاریخ و طیف رنگها اطلاعات مفیدی را به دست میآورد.
گفتوگوهای با کودکان: بچه خوشقول و امانتدار
آخر هر هفته بچهها منتظر میشدند تا آقای معلم بیاید و با همدیگر حرف بزنند و چیزهای تازه یاد بگیرند. این هفته انگار مهدی و پوریا از هم ناراحت بودند.
امانت چیست؟ آیا میتوان از امانت استفاده کرد؟ رازها هم امانت هستند؟
گفتوگوهای با کودکان: بچهی باحوصله
بچهها این جلسه نقاشیهای خود را به کلاس آوردهاند که دربارهی آن با آقای معلم صحبت کنند. چطور ما میتوانیم نقاشیهای بهتری بکشیم؟ صبور بودن چه فوایدی دارد؟
گفتوگوهای با کودکان: پشیمانی
بچهها برای اینکه موضوعی که میخواهند این جلسه درموردش صحبت کنند را انتخاب کنند عجله می کردند؛ این موضوع باعث شد آقای معلم نگران بشود که ممکنه بچهها پشیمون بشوند. پشیمانی یعنی چه؟ ما چه کارهایی باید انجام بدهیم که پشیمان نشویم؟
گفتوگوهای با کودکان: ترس و احتیاط
آخر هر هفته بچهها منتظر میشدند تا آقای معلم بیاید و با همدیگر حرف بزنند و چیزهای تازه یاد بگیرند.این جلسه از کارگاه اندیشه بچهها قرار هست به تجزیه و تحلیل تفاوت دو مفهوم ترس و احتیاط و آثار آن بر تصمیمات خود گفتوگو کنند.
گفتوگوهای با کودکان: دوست خوب
آخر هر هفته بچهها منتظر میشدند تا آقای معلم بیاید و با همدیگر حرف بزنند و چیزهای تازه یاد بگیرند. این هفته، مهدی دم در از آقای معلم پرسید "چطوری میتواند آدمهای خوب را پیدا کند، تا با آنها دوست بشود" نظر آقای معلم این بود که بهتره درمورد این سوال سرکلاس صحبت کنند.
گفتوگوهای با کودکان: فکرهای خوب برای بچههای خوب
آخر هر هفته بچهها منتظر میشدند تا آقای معلم بیاید و با همدیگر حرف بزنند و چیزهای تازه یاد بگیرند. این هفته، رضا و سپهر پشت به هم نشسته بودند؛ همین باعث شد که آقای معلم تلاش بکند که افکار بد را از کلاس دور کند.
گفتوگوهای با کودکان: من از آمپول نمیترسم
آخر هر هفته بچهها منتظر میشدند تا آقای معلم بیاید و با همدیگر حرف بزنند و چیزهای تازه یاد بگیرند. گفتوگوی این هفته با نقزدنهای امیرمحمد درمورد ترسش از آمپول شروع شد. آیا آمپول ما رو میخورد؟ میشود کاری کرد که آمپول درد نداشته باشد؟
نقاش کوچولو۱
این داستان، کوششهای ریحانه (نقاشکوچولو) برای تبدیل شدن به یک نقاش مهم و ماجراهای این مسیر همراه با مربی مهربان او را تعریف میکند.