آجیل مشکلگشا
21,000 تومان
جواد، پسر هفت سالهای که برای اولین روز مدرسه رفتن خوشحال است، صبحانه خود را کامل نمیخورد. آیا جواد میتواند گشنگی را تحمل کند؟ تغذیه سالم چه فایدهای دارد؟
آخر هفته و تعطیلات موزی
8,000 تومان
شهری بود به اسم شهر میوهها که اهالی آن هر کدام، شبیه به میوهای بودند. اهالی شهر کنار هم بهخوبی زندگی میکردند.
آخرهفتهها همه خانوادهها میرفتند تعطیلات، این هفته بچه گیلاسها همراه خانواده موزی بودند. امیدوارم زیاد شیطونیهای زیادشون باعث کلافه شدن آقای موزی نشه...!
تمشک شکمو و گلابیها
8,000 تومان
شهری بود به اسم شهر میوهها که اهالی آن هر کدام، شبیه به میوهای بودند. اهالی شهر کنار هم بهخوبی زندگی میکردند.
امروز گلابیها برای صبحانه مهمان دارند. امیدوارم به همه کیک برسه...!
جلسه در جاکفشی
21,000 تومان
شبی در یک جاکفشی، گفتوگویی بین کفشها و دمپاییها درمورد اینکه کدام یک مهمتر هستند، صورت میگیرد. نتیجه بحث چه میشود؟ کفش تابستانه مهمتر است یا کفش مردانه؟ چطور میتوان ارزش هر چیزی را مشخص کرد؟
خالهای کفشدوزک کجاست؟
21,000 تومان
کفشدوزک داستان ما خالهاش رو گم کرده. یعنی چه اتفاقی برای خالهاش افتاده؟ کاش بتونه خالهاش رو تا فردا که روز تولدشه پیدا کنه.
داستان یک زرافه
8,000 تومان
در زمان نوح پیامبر، زشتی و بدی تمام سرزمین را فراگرفت. خداوند وعدهی آمدن سیل عظیمی را به نوح داد. نوح کشتی بزرگی ساخت و از تمامی حیوانات یک جفت را به کشتی برد. زرّافهای در این میان تنها بود. نوح به او دستور داد جفتی برای خود پیدا کند و هرچه زودتر به کشتی بیاید. زرّافه به جستجوی جفت خود پرداخت و درگیر حوادث بسیاری شد.
روسری آبی
21,000 تومان
مادربزرگ الهه برایش یک روسری آبی قشنگ میخرد. آیا الهه میتواند به خوبی از این هدیه مراقبت کند؟ یک روسری میتواند باعث دوستیهای زیادی شود؟
عینک آقای هویج
8,000 تومان
شهری بود به اسم شهر میوهها که اهالی آن هر کدام، شبیه به میوهای بودند. اهالی شهر کنار هم بهخوبی زندگی میکردند.
خانم هویج تصمیم گرفته که امروز حسابی گردگیری کنه و میخواست به بچهها هم کار بده که احساس مسئولیت کنند.
به نظرتون بچهها خوب میتوانند کارهاشون رو انجام بدهند؟
کبوتر تنها
21,000 تومان
دوستی مورچه و کبوتر! دوستی کبوتر و گربه! دوستی گربه و سگ! مگه امکان داره؟
مگه نقاشیها هم میتونند حرف بزنند؟
لباس جشن
8,000 تومان
شهری بود به اسم شهر میوهها که اهالی آن هر کدام، شبیه به میوهای بودند. اهالی شهر کنار هم بهخوبی زندگی میکردند.
با شروع بهار، اهالی یک جشن بزرگ برگزار میکردند و هر کی تلاس می کرد به بهترین شکل برای جشن آماده بشود.
یعنی خانم لیمو میخواد چی کار کنه؟ میتونه هم کار خودشو انجام بده و هم به بقیه کمک کنه؟
معلم مدرسه
8,000 تومان
شهری بود به اسم شهر میوهها که اهالی آن هر کدام، شبیه به میوهای بودند. اهالی شهر کنار هم بهخوبی زندگی میکردند.
معلم شهر میوهها خانم سیب مدتی بود که مریض شده بود؛ پس جناب شهردار مجبور شد یک معلم جایگزین برای مدتی پیدا کند.
کی جای خانم سیب را میگیرد؟