شهری بود به اسم شهر میوهها که اهالی آن هر کدام، شبیه به میوهای بودند. اهالی شهر کنار هم بهخوبی زندگی میکردند.
خانم هویج تصمیم گرفته که امروز حسابی گردگیری کنه و میخواست به بچهها هم کار بده که احساس مسئولیت کنند.
به نظرتون بچهها خوب میتوانند کارهاشون رو انجام بدهند؟